عنوان
تعداد صفحات: ۳۳
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
موضوع انگیزش و نقش آن در بهره وری و محیط کار توجه بسیاری از صاحب نظران، روان شناسان و مدیران را به سوی خود جلب کرده است. (لاتم[۱]، ۲۰۰۷). انگیزش به عنوان یک مفهوم پویا و پیچیده بر عوامل بسیاری در سازمان تأثیر گذاشته و از آن ها متأثر می شود (آتش پور و همکاران، ۱۳۸۴: ۱۴۷). انگیزه ها چراهای رفتار هستند و باعث آغاز و ادامه فعالیت می شوند. ا نگیزه حالتی درونی در افراد است که آنان را به انجام کار و عمل خاصی متمایل می سازد (فرح بحش ،۱۳۸۸: ۵۶).
انگیزه کاری یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی های کیفی کارکنان است که می تواند موجب افزایش عملکرد آنان در انجام وظائف شان گردد. ضمن آنکه خود در افزایش بهره وری سازمان نقش اساسی دارد. وجود انگیزه کاری خود می تواند عاملی جهت افزایش رضایتمندی شغلی کارکنان نیز باشد. اما نکته اساسی در بحث انگیزه کاری مقوله ای موسوم به انگیزش است که فصل وسیع و گسترده ای را در بحث رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی به خود اختصاص داده است. انگیزش کارکنان با مقوله ها و مفاهیم دیگری چون احساسات ، اعتقادات ، باورها و نیازهای کارکنان در ارتباط می باشد. اما آنچه که در تمام نظریات و تئوری های انگیزش مورد اتفاق نظر همگان است همانا نقش مدیر و رهبر در ارتقاء انگیزه کاری کارکنان است و در این باب مفاهیمی چون باور مدیر، پیش فرض های مدیر، نگرش مدیریت، شیوه مدیریت مدیر و نوع نگاه مدیریت به انسان و جایگاه وی در درون سازمان می تواند در ارتقاء سطح انگیزه های کاری کارکنان نقش اساسی داشته باشد(لاتم، ۲۰۰۷).
واژه های کلیدی:انگیزه، انگیزش، انگیزه کاری، نظریه ها، فنون انگیزش،
چکیده ۴
مقدمه ۵
مفهوم انگیزه ۷
مفهوم انگیزه کاری ۸
مفهوم انگیزش ۹
نظریه های انگیزش: ۱۱
۱- مدل سنتی ۱۱
۲-مدل روابط انسانی ۱۲
۳- مدل منابع انسانی ۱۲
نظریههای محتوایی ۱۴
۱- نظریه سلسه مراتب نیازها ۱۴
۲-نظریه انگیزش و بهداشت روانی ۱۵
۳- نظریه دو ساحتی انسان، نظریه X و Y 16
بکارگیری نظریات انگیزش ۱۷
فنون انگیزش و کاربرد آنها در سازمان ۱۷
پاداش مالی ۱۸
هدف گذاری ۱۸
اشتراک مساعی ۱۸
اصلاح رفتار ۱۸
عدالت در پرداختها ۱۹
نتیجه گیری ۱۹
منابع ۲۹
فرح بخش، س. (۱۳۸۸). مدیریت روابط انسانی درسازمانهای آموزشی. تهران: نشر آییژ.
فرح بخش، س.(۱۳۸۸). مدیریت روابط انسانی درسازمانهای آموزشی.
عسگریان، م. (۱۳۷۸ ). روابط انسانی و رفتار سازمانی، تهران: امیر کبیر.
آتش پور، س ح و سلک، ن. (۱۳۸۴). مؤلفه های رفتاری سازمان، مدیریت وکارکنان. مجله دانش و پژوهش در روانشناسی،۴ ( ۱۱)، ۹۴-۷۴٫
کردرستمی، م . (۱۳۹۰). چگونه انگیزه کاری کارکنان را در سازمان ارتقاء دهیم؟. انتشارات مؤسسه عالی آموزش و پژوهش مدیریت و برنامه ریزی.
محمودی، ح و همکاران. (۱۳۸۶). بررسی عوامل انگیزش شغلی پرستاران بخش های ویژه، مجله علوم رفتاری، دوره۱، شماره۲، زمستان.
اکرمی، م. (۱۳۷۱ ). رابطه موضع کنترل با سبک مدیریت مدیران مراکز دولتی ، پایان نامه کارشناسی ارشد . تهران : مراکز آموزش مدیریت دولتی.
آزادنیا، ا، کارآمد، ا و سلطانی، گ. (۱۳۹۰). هوش معنوی و تاثیرات آن بر سلامت جسمانی و روانی. مجله یزد و یزدی ها، ۴۸-۵۷٫
آشتیانی، ه. (۱۳۸۴ ). توصیف و اولویت بندی عوامل انگیزش شغلی دبیران تربیت بدنی نیشابور بر اساس نظریه هرز برگ. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شهید بهشتی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی.
برومند، م. (۱۳۸۳ ). بررسی عوامی موثر بر رضایت شغلی دبیران شهرستان شهریار. پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد دانشگاه الزهرا. دانشکده علوم اجتماعی و اقتصاد.
انگیزه در لغت به معنای تحریک وترغیب است و عبارت از چیزی است که شخص را به حرکت وامی دارد.انگیزه ها چراهای رفتار هستند و باعث آغاز و ادامه فعالیت می شوند.انگیزه حالتی درونی درافراد است که آنان را به انجام کاروعمل خاصی متمایل می سازد(فرح بحش،۱۳۸۸: ۵۶). « انگیزش» هم به فرآیند یا جریانی اطلاق میشود که از طریق آن انسان قادر به ایجاد انگیزه در دیگران میشود. انگیزه کاری نیز عبارتست از فرایندی برای افزایش انرژی کارکنان به منظور نیل به هدفهای کاری از مسیر درست و واقعی(کردرستمی،۱۳۹۰).
انگیزه کاری یکی از مهم ترین و اساسی ترین ویژگی های کیفی کارکنان است که می تواند موجب افزایش عملکرد آنان در انجام وظائف شان گردد. ضمن آنکه خود در افزایش بهره وری سازمان نقش اساسی دارد. وجود انگیزه کاری خود می تواند عاملی جهت افزایش رضایتمندی شغلی کارکنان نیز باشد. اما نکته اساسی در بحث انگیزه کاری مقوله ای موسوم به انگیزش است که فصل وسیع و گسترده ای را در بحث رفتار سازمانی و مدیریت منابع انسانی به خود اختصاص داده است. انگیزش کارکنان با مقوله ها و مفاهیم دیگری چون احساسات ، اعتقادات ، باورها و نیازهای کارکنان در ارتباط می باشد. اما آنچه که در تمام نظریات و تئوری های انگیزش مورد اتفاق نظر همگان است همانا نقش مدیر و رهبر در ارتقاء انگیزه کاری کارکنان است و در این باب مفاهیمی چون باور مدیر، پیش فرض های مدیر، نگرش مدیریت، شیوه مدیریت مدیر و نوع نگاه مدیریت به انسان و جایگاه وی در درون سازمان می تواند در ارتقاء سطح انگیزه های کاری کارکنان نقش اساسی داشته باشد(لاتم، ۲۰۰۷). یکی از وظائف عمده مدیران ایجاد انگیزه برای کارکنان جهت انجام بهتر وظائف شان در درون سازمان می باشد. برای افزایش انگیزه کاری کارکنان مدیران این سازمان می بایست بر روی ماهیت انسانی کارکنان کار نمایند و با درک بهتری از این ماهیت انسانی میزان انگیزه کاری را ارتقاء دهند. تلاش مدیران در خصوص ماهیت انسانی کارکنان و ارتقاء این ماهیت کاری به دلیل آن است که ارتباط تنگاتنگ و مستقیمی بین انگیزش کارکنان و عملکرد آنان وجود دارد (لاتم، ۲۰۰۷). سئوالی که در خصوص این ماهیت انسانی و غریزه کاری در خصوص کارکنان مطرح است آن است که آیا کارکنان ذاتا با انگیزه و پرتلاش به دنیا می آیند و یا اینکه می توان این انگیزه و تلاش را در آنان به وجود آورد ؟ پاسخ این سئوال هم آری و هم خیر است. آری از آن جهت که پاره ای از کارکنان به صورت ذاتی پرتلاش و با انرژی اند و نه از آن جهت که پاره ای دیگر این ویژگی ارثی و ژنتیک را ندارد و ذاتا افرادی ساکن و کم تلاش و بی انگیزه اند که باید از طریق آموزش به آنان جهت و مسیر ارتقاء انگیزه را نشان داد(لاتم، ۲۰۰۷).
انگیزش یک فرایند زنجیرهای است که با احساس نیاز یا احساس کمبود و محرومیت شروع می شود ، سپس خواست را به دنبال می آورد و موجب تنش و کنش بسوی هدفی می شود که محصول آن، رفتار نیل به هدف است. توالی این فرایند ممکن است منجر به ارضای نیاز شود. بنابراین انگیزه های کار موجب تشویق و تحریک فرد به انجام یک کار یا رفتار می شود در حالی که انگیزش یک خواست کلی را منعکس می نماید.
انگیزه یا Motive اصطلاحاً به نیرویی اطلاق میشود که از درون یک فرد را به سمت یک هدف سوق میدهد. “Motivation” یا « انگیزش» به فرآیند یا جریانی اطلاق میشود که از طریق آن ما قادر به ایجاد انگیزه در دیگران میشویم. برای انگیزه تعاریف متعددی وجود دارد. تعریفی آکادمیکی که در مورد انگیزه وجود دارد این است که انگیزه یک نوع نیرو است. این نیرو یک نوع نیروی ذهنی است و این باعث می شود افراد به گونه خاصی رفتار کنند. یعنی باعث می شود رفتار فرد A با رفتار فرد B متفاوت باشد. پس باید این را ابتدا در نظر بگیریم که انگیزه یک موضوع ذهنی است. یعنی چیزی عینی نیست که شما بتوانید به راحتی به دست بیاورید یا قابل کپی برداری باشد. انگیزه ذهنی است و در هر فرد نسبت به دیگری متفاوت است. پس ادعاهایی مبنی بر این که ما می توانیم به شما انگیزه بدهیم یا انگیزه خودمان را به شما تلقین کنیم اشتباه است! افرادی که به شما انگیزه می دهند، در واقع توانسته اند انگیزه شما را زیادتر کنند، نه این که در شما ایجاد انگیزه کنند. ایجاد انگیزه یک چیز کاملا فردی، کاملا ذهنی و ذاتی است و اکتسابی نیست. پس انگیزه بهصورت بالقوه در وجود آدمها هست و دیگران آن را برانگیخته میکنند (لاتم[۱]، ۲۰۰۷). نیروی انسانی مهمترین رکن یک سازمان است و موفقیت یا عدم موفقیت سازمان، ارتباط تنگاتنگی با عملکرد کارکنان آن دارد. در سالهای اخیر سازمان ها سعی کرده اند از طریق ایجاد انگیزش[۲] در نیروی انسانی آنها را به مشارکت مفید و سازنده در طرح هایی که به وسیله سازمان رو به گسترش است وادارند(عسگریان، ۱۳۷۸). انگیزه معمولا بر اساس یک نیاز که ارضا نشده، ایجاد می شود. به عبارت دیگر، افراد معمولا در برهه های مختلفی از زندگی شان دچار نیازهای متفاوتی می شوند که این نیاز ها در ابتدا ارضا نشده هستند. این نیاز ارضا نشده معمولا در افراد ایجاد تنش یا به سخن بهتر یک نوع دغدغه ذهنی ایجاد می کند. فرد برای این که بتواند از این دغدغه ذهنی رهایی پیدا کرده و یا تنش آن را کم تر کند، در خود ایجاد انگیزه می کند. انگیزه یک نیروی محرک در فرد ایجاد می کند و این نیروی محرک باعث می شود که فرد به رفتاری دست زده و کاری را انجام دهد.پس همان طور که می دانید عامل به وجود آمدن انگیزه یک نیاز است، نیازی که ارضا نشده و افراد مختلف نیز طبیعتا نیازهای متفاوت، سطوح مختلف نیازها و درجات مختلفی از ارضا نشدگیِ نیازهایشان دارند.
[۲] . Motivation
[۱]. Latham
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر