عنوان
تعداد صفحات: ۳۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
با توجه به اهمیت نقش نیروی انسانی در سازمانها و ضرورت بهرهبرداری بهینه و اثربخش از این منابع کلیدی سازمان و همچنین ضرورت توجه به حیثیت انسانی افراد سازمان، مطالعه و شناخت علمی نگرشها، رفتارها و مسائل روانشناختی کارکنان در محیطهای کاری، یکی از نیازهای اساسی مدیران و سازمانها در عصر کنونی است. یکی از رموز موفقیت کشورهای صنعتی و پیشرفته نیز، بهرهگیری از یافتهها و اصول روانشناسی و علوم رفتاری در کار است. دلبستگی شغلی مخصوصاً در اقتصاد که برای بسیج کامل منابع انسانی قوانین سازمانی وضعشده، یک متغیر انگیزشی مورد علاقه سازمانی است. (بوزینلوس ۲۰۰۴)، اونز (۱۹۸۶) دلبستگی شغلی را بهعنوان درجه یا میزانی که فرد ازنظر شناختی درگیر شغلش میشود، آن را معرف خودش میداند، به آن علاقهمند است و موجب سربلندی و کسب اعتبار خود نام میبردند. رابینز (۱۹۹۶) دلبستگی شغلی را بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای کیفیت زندگی کاری مطرح نموده است. دوبین و همکاران (۱۹۶۵) و سیگل (۱۹۶۹) اشاره دارند دلبستگی شغلی یک متغیر اخلاقی و درون فردی است که بیانگر میزان مسئولیتپذیری یک فرد هست.
دلبستگی شغلی یک حالت شخصی عالی برای سازمان تلقی می شود. و ممکن است بیشتر در مورد چگونگی ارتباط افراد با شغل جاریشان باشد تا در مورد روابطشان با سرپرستان. داشتن کارکنانی با دلبستگی شغلی بالا ممکن است به سازمان سود برساند زیرا وقتی که افراد در کارشان غوطه ور می شوند انگیزش آنها افزایش می یابد، که این خود ممکن است ﺘﺄثیر مثبتی بر عملکرد شغلی آنها بگذارد. به طور کلی دلبستگی شغلی هم بر فرد و هم بر سازمان ﺘﺄثیر می گذارد. از نظر سازمانی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای گشودن انگیزش کارمندان و افزایش تولید محسوب می شود و از نظر فردی دلبستگی شغلی به عنوان کلیدی برای انگیزش، عملکرد، رشد فردی و رضایت در محل کار محسوب می شود. دلبستگی شغلی به اثر بخشی سازمانی، تولید و روحیه ی کارمندی به شکل مهمی از طریق درگیر کردن کارمندان به طور عمیق در کارشان و همچنین از این طریق که کار را یک تجربه ی با معنا و کامل می سازد کمک می کند(کارملی۱، ٢٠٠۵).
در این مقاله درباره دلبستگی شغلی و رویکردها و عوامل موثر بر آن بحث می شود.
واژه های کلیدی: دلبستگی شغلی، سازمان، دیدگاه های دلبستگی شغلی، عوامل موثر
چکیده ۴
مقدمه ۶
تعاریف دلبستگی شغلی : ۸
مفاهیم دلبستگی شغلی: ۱۴
تفاوت دلبستگی شغلی با دلبستگی کاری: ۱۶
تفاوت دلبستگی شغلی با اعتیاد به کار: ۱۷
ویژگی های افراد دلبسته به شغل: ۱۷
عوامل مؤثر در دلبستگی شغلی: ۱۹
روش های پرورش دلبستگی شغلی: ۲۱
۱-جو روانشناختی: ۲۱
امنیت روانشناختی : ۲۱
معنا داری: ۲۲
۲ـ اقدامات و سیاستهای منابع انسانی ۲۲
رویکردهای دلبستگی شغلی : ۲۴
الف-دلبستگی شغلی، یک متغیر تفاوت فردی: ۲۴
ب-دلبستگی شغلی به عنوان یک عامل موقعیتی : ۲۵
ج-دلبستگی شغلی حاصل تعامل شخص – موقعیت : ۲۶
عوامل موثر بر دلبستگی شغلی(از دیدگاه مهداد): ۲۷
عوامل موثر بر دلبستگی شغلی(از دیدگاه بون و کورتز ): ۲۸
نتیجه گیری ۳۰
منابع ۳۲
مهداد، علی.(۱۳۸۹). مطالعه میزان رفتارهاى شهروندى سازمانى و رابطه آن با عملکرد وظیفه اعضاى هیأت علمى دانشگاه هاى بزرگ استان اصفهان. طرح پژوهشى.
مهداد، علی.(۱۳۸۷). روانشناسی صنعتی و سازمانی، انتشارات جنگل، چاپ ششم.
حیدری، داریوش.(۱۳۹۰).بررسی رابطه دلبستگی شغلی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی با عملکرد شغلی و میل ماندن در شغل در بین معلمان و مدیران شهرستان لامرد. پایان نامه کارشناسی ارشد روانشناسی صنعتی . دانشگاه آزاد ارسنجان.
طالبپور، مهدی؛ امامی، فرشاد (۱۳۸۶)، بررسی ارتباط دلبستگی شغلی مدیران، اعضای هیئت علمی و کارکنان با ابعاد جو سازمانی دانشکدههای تربیتبدنی سراسر کشور، پژوهشکده تربیتبدنی و علوم ورزشی، مجموعه مقالات ششمین همایش بینالمللی تربیتبدنی و علوم ورزشی کیش.
عریضی، ج. ر (۱۳۹۳)، تعهد سازمانی دلبستگی شغلی و تعارض نقش در بین معلمان زن و مرد استان اصفهان.
واحدیان، فاطمه؛ حیاتینژاد، معصومه (۱۳۸۶)، بررسی رابطه بین احساس امنیت شغلی با تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی در کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایاننامه کارشناسی روانشناسی صنعتی و سازمانی اهواز، دانشگاه شهید چمران، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی.
امامی، فرشاد؛ طالبپور، مهدی (۱۳۸۶)، بررسی ارتباط تعهد سازمانی و دلبستگی شغلی و مقایسه آن بین دبیران تربیتبدنی مرد آموزشگاههای نواحی هفتگانه مشهد، پژوهش در علوم ورزشی شماره دوازدهم، صص ۳۲ـ۱۵٫
امیدی ارجنگی، نجمه (۱۳۹۲)، پایاننامه کارشناسی ارشد بررسی رابطه بین ویژگیهای شغلی با تعهد سازمانی دلبستگی شغلی کارکنان پتروشیمی دانشگاه اصفهان.
ازجمله عواملی که در بقای سازمانها بسیار مؤثر است و همواره مدنظر مسئولان و مدیران سازمانها هست، نیروی انسانی است. مطالعه و بررسی تاریخچه توسعه و تحول جوامع صنعتی نشان میدهد که نیروی انسانی ماهر و پرورشیافته در فرایند تحول جامعهی سنتی به جامعهی صنعتی تأثیر انکارناپذیری داشته است، بهنحویکه نیروی انسانی را مهمترین و اصلیترین عامل توسعه جوامع و سازمانها قلمداد نمودهاند. زمانی تصور میشد که ارضای نیازهای افراد از منابع و امکانات سازمانها می کاهد. بر اساس این تصور برای اینکه به حداقل بازدهی برسیم باید حداقل نیازها ارضا شود، اما امروزه این نظریه بهکلی منتفی شده است. هماکنون کارشناسان مدیریت معتقدند چنانچه نیازهای واقعی کارمندان بهدرستی درک و به آنها بها داده نشود و مدیران در صدد ارضای آنها برنیایند، بهره وری در سازمان کاهش مییابد زیرا علاقه مندی و نگرش مثبت به شغل سبب تلاش و کوشش کاری بیشتر و درنتیجه باعث کاهش هزینه ها میشود (الوانی، ۱۳۷۰).
از سوی دیگر با توجه به اینکه افراد در سازمانها دارای نگرشهای شغلی متعددی هستند، بررسی نگرشهای کارمندان به دلیل نتایج فراوانی که میتواند بر بهبود رفتار سازمانی داشته باشد طی چند دههی گذشته موردتوجه پژوهشگران و صاحبنظران بوده است. پژوهشهای انجامشده در مورد نگرش اعضای سازمانها باعث میشود تا مدیران از نوع نگرش کارکنان نسبت به خودآگاه شوند و دریابند که آیا سیاست و رویهای که به اجرا درمیآورند منصفانه است یا خیر؟ بنابراین مدیران بایستی به نگرش اعضا و کارکنان سازمان توجه زیادی داشته باشند؛ زیرا این نگرشها موجب تأثیر بر رفتار افراد در سازمان میشود (رابینز، ترجمهی پارسائیان و اعرابی، ۱۳۷۷).
نگرش فرد نسبت به کارش نشاندهندهی ارزشیابی منفی یا مثبتی است که وی دربارهی جنبهای از محیط کاریاش دارد. بیشتر پژوهشهایی که اخیراً در حیطهی رفتار بهعملآمده است ناظر بر نگرشهای شغلی افراد در سازمانهای کاری مربوط به خودشان است. در میان این نگرشها واژهی دلبستگی کاری و یا شغلی مدتزمان زیادی نیست که وارد رفتار سازمانی شده است و تعریفی که میتوان از آن ارائه داد این است که دلبستگی شغلی (شغل را معرف خود دانستن) به درجه یا میزانی اطلاق میشود که شخص شغلش را معرف خود و کار یا عملکردش را موجب سربلندی و کسب حیثیت و اعتبارش میداند و شغلش را برحسب اجزایی چون تعلقخاطر، همنوایی، وفاداری، پذیرش اهداف و تمایل به اعمال تلاش مضاعف جهت تحقق آنها به انجام میرساند یا بهعبارتدیگر اینکه فرد تا چه اندازهای دل به کار میبندد و درواقع وقت خود را با شغلش سپری میکند و نیروی کار نیاز به انگیزش دارد و میدانیم که انگیزهها یا انگیزش را نمیتوان به گونهی مستقیم مشاهده کرد و باید آن را از راه رفتارهای موجود زنده و نتایج چنین رفتارهایی استنباط کرد. فرایندهای انگیزشی را تنها میتوان از راه تحلیل جریان دائمی رفتار، مورد شناسایی قرار داد و اثرهای گوناگون آن را بر شخصیت، باورها، دانشها، تواناییها و مهارتهای افراد مشاهده کرد.
دلبستگی شغلی همانند سایر اصطلاحات رایج در روانشناسی واجد یک تعریف خاص و منحصر به فرد نمی باشد. در اینجا به چند نمونه از این تعاریف اشاره می شود:
دلبستگی شغلی اشاره دارد به درجه ای که بر حسب آن فرد به طور روانشناختی مجذوب، درگیر و مرتبط با شغل کنونی اش می شود(روتنبری و موبرگ۱، ٢٠٠٧).
دلبستگی شغلی به همانند سازی روانشناختی با شغل یا به درجه ای که بر حسب آن شغل مرکز هویت شخص می شود اشاره دارد(رید۲، ۲٠٠۸).
(کانونگو، ۱۹۸۲[۱])، دلبستگی شغلی را بهعنوان یک توصیف از شغل فعلی فرد و تابعی از مقداری میداند که شغل او میتواند نیازهای کنونیاش را ارضا کند (کارملی، ۲۰۰۵)، تعاریف ارائهشده در مورد دلبستگی شغلی بسیار شبیه به هم میباشند. دلبستگی شغلی به میزان درجهای گفته میشود که شخص ازنظر روحی با کارش همانندسازی میکند با میزان اهمیتی که فرد برای کارش قائل است.
۱ -Rotenberry , P. F. , Moberg
۲ -Reid
[۱]ـ Kanungo
۱ -Karmely
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر