عنوان
تعداد صفحات: ۲۶
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
هوش هیجانی پیش بینی کننده موفقیت افراد در زندگی و نحوه برخورد مناسب با استرس هاست. پرورش و رشد هوش هیجانی از اهمیت زیادی برخوردار است. هوش هیجانی توسط شات[۱](۱۹۹۸) به عنوان “دستهای از مهارت ها، استعدادها و توانایی های غیرشناختی که توانایی موفقیت فرد در مقابله با فشارها و اقتضاهای محیطی را افزایش می دهد” تعریف شده است. بنابراین هوش هیجانی یکی از عوامل موفقیت فرد در زندگی است و مستقیماً بهداشت روانی فرد را متأثر می کند و وجود آن موجب سازگاری بیشتر و جلوگیری از انحرافات در وی می شود. در واقع، افرادی که هوش هیجانی بالاتری داشته باشند، کمتر خود را در معرض آسیب های اجتماعی قرار می دهند زیرا ارزیابی های آنان از موقعیت ها به صورت منطقی صورت می گیرد (یارمحمدیان، ۱۳۹۰). هوش هیجانی اساساً به عنوان توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان های دیگران، تمیز قائل شدن میان هیجان ها و استفاده از اطلاعات هیجانی در حل مسئله و نظم بخشی رفتار تعریف می شود (سالوی و مایر،۲۰۱۱، به نقل از حجاری، ۱۳۹۰).
واژه های کلیدی:هوش هیجانی، سنجش هوش هیجانی، مولفه ها، الگوها
چکیده ۴
مقدمه ۵
تعریف هوش هیجانی ۶
اهمیت هوش هیجانی ۸
تفاوت هوش هیجانی و هوش شناختی ۹
الگوها و مولفه های هوش هیجانی ۱۰
۱- الگوی ترکیبی هوش هیجانی گلمن و مولفه های آن ۱۰
۲- الگوی ترکیبی بار- آن ۱۱
۳- الگوی توانایی مایر و سالووی ۱۲
ابزارهای مورد استفاده برای سنجش هوش هیجانی ۱۷
عوامل مؤثر در هوش هیجانی ۱۸
ویژگی افرادی که هوش هیجانی بالا دارند ۲۰
حیطه های اصلی هوش هیجانی ۲۱
فهرست منابع ۲۴
علی اکبری دهکردی، مهناز (۱۳۹۱). رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی در زوجین، مجله علوم رفتاری. سال دوم، شماره ۶، ۱۶۹-۱۶۱٫
ملازاده، جواد(۱۳۸۵). «رابطه سازگاری زناشویی با عوامل شخصیت و سبک های مقابله ای در فرزندان شاهد»، پایان نامه دکتری، گروه روانشناسی، دانشگاه تربیت مدرس.
اتکینسون، ریتا، ل؛ اتکینسون، ریچارد، س؛ و هیلگارد، ارنست(۲۰۰۹). زمینه ی روانشناسی(ویرایش پانزدهم). ترجمه ی مهدی گنجی (۱۳۹۳)، چاپ هفتم جلد دوم، تهران: انتشارات ساوالان.
ادیب، ناهید (۱۳۸۹). هوش فرهنگی در سازمان های امروزی، نشریه روانشناسی و علوم تربیتی، شماره ۱٫
یارمحمدیان، محمدحسین(۱۳۹۰). تحلیل رابطه ی بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی در نوجوانان، جامعهشناسی کاربردی، سال بیست و دوم، شماره ۴۴، صص ۵۰-۳۵٫
حجاری ، س (۱۳۹۰). «بررسی اثربخشی آموزش گروهی حل مساله بر میزان سازگاری اجتماعی زنان مبتلا به اختلال دوقطبی شهرستان اصفهان». پایان نامه ی کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه اصفهان.
بیانی، احمد(۱۳۸۸). روشهای تحقیق و سنجش در علوم تربیتی و روانشناسی، تهران: انتشارات رهیافت، چاپ چهارم، ص ۲۲۲٫
امینی، محمد(۱۳۸۷). هوش هیجانی و رشد و اندازه گیری آن، تهران: انتشارات سمت.
باقری، حمید(۱۳۸۷). «بررسی میزان کارآیی آموزش مهارت های هوش هیجانی بر افزایش آن در نوجوانان». مجله مطالعات تربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی شماره ۳۳ صفحه ۱۵۷٫
برادبری، ت و گریوز، ج(۲۰۰۵). هوش هیجانی ( مهارتها و آزمونها). ترجمه مهدی گنجی(۱۳۸۴). چاپ اول، تهران: انتشارات ساوالان.
خسرو جاوید، مهناز (۱۳۸۱). «بررسی اعتبار و روایی سازه مقیاس هوش هیجانی شات در نوجوانان»، پایاننامه کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه تربیت مدرس تهران.
عباس زادگان، سید محمد (۱۳۸۷). مدیریت بر سازمان های ناآرام، انتشارات کویر. چاپ چهارم.
منظور از هوش هیجانی، توانایی فرد در بازنگری احساسات و هیجان های خود و دیگران، تمیز قائل شدن میان هیجان ها و استفاده از اطلاعات هیجانی به صورت سالم در حل مسئله و نظم بخشی رفتار است(سالووی و مایر[۱]، ۲۰۱۱).
هیجانها بخش اعظمی از زندگی را در بر میگیرند. حضور مستقیم و غیرمستقیم هیجانها را میتوان در استدلال و عقلانیت مشاهده کرد. بیاعتنایی به هیجانها، عدم مدیریت آنها و مسامحه در بیان آنها میتواند هزینههای گزافی را برای انسان درپی داشته باشد. پژوهشهای نوین نشان میدهند که فقدان هوش هیجانی میتواند آثار مخربی را در زمینههای فردی و اجتماعی ایجاد کند و برعکس، تحصیل و تقویت آن، زمینهساز موفقیتهای بزرگ خواهد بود. آموزش هوش هیجانی میتواند بستر مناسبی برای اعتلای فردی و اجتماعی در حوزههای مختلف و متنوع فرهنگ فراهم آورد.
به اعتقاد برخی از صاحبنظران، هوش هیجانی در زندگی عادی اهمیت زیادی دارد. به نظر میرسد این فرض که برخی نمیتوانند با هیجانهای خود به خوبی کنار بیایند، روابط بین فردی مطلوبی ندارند، از سلامت روانی کمتری بهرهمندند و موفقیتهای شغلی کمتری را تجربه مینمایند، فرض معقولی است. حوزه هوش عاطفی به عنوان یک موضوع مورد مطالعه، از بطن روانشناسی علمی ظهور پیدا کرد، از این رو مربیان، روانپزشکان، متخصصان منابع انسانی و سایرین به این موضوع علاقمند شدند و بدین ترتیب، این حوزه توسعه یافت. از زمانی که مجلههای معتبر علمی مقالههایی در این زمینه به چاپ رساندند تا به امروز مجلهها و مقالههای پژوهشی، فعالیتهای مربوط به این حوزه را گزارش میکنند(لامعی، ۱۳۹۰).
میدانیم که در مغز ما چیزی بهنام هوشبهر[۲] وجود دارد که سالها فکر میکردیم که فرمانروای بدن است و رفتار ما براساس تشخیصی که او میدهد کنترل میشود، هرکجا رفتار خردمندانهای از کسی سرمیزند یا برعکس، سریع به او هوشبهر بالا یا هوشبهر پایین میگوییم. اما در سال ۱۹۹۰ یکی از ناشناختهها توسط دانیل گلمن[۳] کشف شد که بهگونهای گسترده بهصورت بخشی از زبان روزمره درآمد و بحثهای بسیاری را برانگیخت.
متفکران، مخترعان و بهطور کلی روشنفکران تعاریف متفاوتی از هوش دارند و به عنوان مثال فیلسوفان در تعریف هوش بر اندیشههای مجرد، زیستشناسان بر قدرت سازش و بقا، متخصصان تعلیم و تربیت بر توانایی و روانشناسان عمدتاً بر قدرت سازگاری فرد در محیط یا توانایی درک و استدلال تأکید دارند. (جردن[۴] و همکاران،۲۰۰۵، به نقل از یارمحمدیان،۱۳۹۰).
روانشناسان هوشهای مختلفی را شناسایی کردهاند که بیشتر اینها میتوانند در ۳ گروه دستهبندی شود: هوش عینی، هوش انتزاعی و هوش اجتماعی. هوش عینی، توانایی درک اشیاء و کار کردن با آنهاست، در حالی که هوش انتزاعی توانایی در نشانههای کلامی و ریاضی است. شناسایی هوش اجتماعی به روانشناسان کمک میکند تا آنها بتوانند تشخیص دهند چه کسانی از توانایی درک اشخاص و ایجاد رابطه با دیگران برخوردارند که اولینبار توسط ثرندایک[۵] در سال ۱۹۲۰ تعریف شد. هوش هیجانی ریشه در تعریف هوش اجتماعی دارد (واگنر[۶]، ۲۰۰۵).
گلمن هوش هیجانی را چنین تعریف میکند. «هوش هیجانی نوعی دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیمگیریهای مناسب در زندگی است. عاملی که بههنگام شکست در شخص ایجاد انگیزه و امید میکند». او معتقد است که هوشبهر در بهترین حالت خود فقط عامل ۲۰ درصد از موفقیتهای زندگی است، ۸۰ درصد موفقیتها به عوامل دیگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارتهایی است که هوش هیجانی را تشکیل میدهد(گلمن، ۱۹۹۹)
نظریهپردازان هیجانی معتقدند که هوش هیجانی[۷] به ما میگوید که چه کار میتوانیم انجام دهیم، در واقع هوش هیجانی، یعنی داشتن مهارتهایی تا بدانیم کی هستیم، چه افکار، احساسات، عواطف و رفتاری داریم، یعنی شناخت عواطف خود و دیگران، تا بتوانیم براساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق وجدان اجتماعی داشته باشیم.
[۱] .Salovey & Mayer
[۲] . Intelligence Quotient )IQ(
[۳] . Golman
[۴] . Jordan
[۵] . Thorndike
[۶] . Wegener
[۷] . Emotional Intelligence (EQ)
[۱] . Schutte
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر