عنوان
تعداد صفحات: ۴۸
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
شخصیت را شاید بتوان اساسی ترین موضوع علم روانشناسی دانست، زیرا محورهای اساسی بحث شخصیت در زمینه های یادگیری، انگیزه، ادراک، تفکر، احساسات و عواطف است. مفهوم شخصیت تصویر
صوری و اجتماعی است و بر اساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند، ترسیم می شود، یعنی در واقع فرد به اجتماع خود شخصیتی ارایه می دهد که جامعه بر اساس آن، او را ارزیابی می کند( گاردنر۱، ۱۹۹۷ و هیل۲، ۱۹۹۸؛ به نقل از جمال فر، ۱۳۸۸).
از نظر روانشناسان اساس شخصیت در سالهای اولیهی زندگی که غالباً در خانواده میگذرد بنانهاده میشود. شخصیت تعیینکنندهی راهی است که فرد در آینده در جامعه طی خواهد کرد. زمینههای شخصیتی، تمام جنبههای زندگی فرد را اعم از اجتماعی، اقتصادی، هنری، فرهنگی، ورزشی و… را تعیین میکند. امروزه بسیاری از روانشناسان معتقدند که شخصیت انسان را میتوان در پنج حوزهی عمده توصیف کرد که آن را «پنج عامل عمده»(برونگرایی، انعطافپذیری، سازگاری، روانرنجوری، مسئولیتپذیری) نامیدهاند .(سالگادو[۱]،۲۰۰۲).
واژه های کلیدی: شخصیت، دیدگاه روانپویایی، دیدگاه شناختی، نظریه آیزنک، گوردن آلپورت، الگوی پنج عاملی شخصیت
چکیده ۵
مقدمه ۶
مفهوم شخصیت ۸
عوامل به وجود آورنده ی شخصیت: ۹
نظریههای شخصیت ۱۲
دیدگاه روانپویایی ۱۲
دیدگاه انسانگرایانه ۱۵
دیدگاه روابط بین فردی ۱۷
دیدگاه یادگیری اجتماعی ۱۸
دیدگاه شناختی ۲۰
صفت گرایان ۲۲
ریموند کتل ۲۴
نظریۀ میدانی لوین ۲۴
گوردن آلپورت ۲۷
نظریه آیزنک ۲۷
نظریه رو ۳۰
نظریه هالند ۳۲
الگوی پنج عاملی شخصیت ۳۵
روان رنجورخویی ۳۷
برونگرایی ۳۸
باز بودن به تجربه ۳۹
توافق پذیری ۴۰
وجدانی بودن ۴۱
نتیجه گیری ۴۲
منابع ۴۴
راس ا. ۱۹۹۲٫ روانشناسی شخصیت: نظریهها و فرایندها. ترجمه س جمالفر. ۱۳۷۳، تهران: انتشارات بعثت، ۳۱۶ صفحه.
شولتز د ب، شولتز س ا. ۱۹۹۸٫ نظریههای شخصیت. ترجمه سیدمحمدی. ۱۳۸۴، چاپ هفتم، تهران: نشر ویرایش، ۵۷۶ صفحه.
پروین ل. ا. ۲۰۰۱٫ روانشناسی شخصیت: نظریه و تحقیق. ترجمه پ کدیور، م ج جوادی. ۱۳۷۹، چاپ اول، تهران: مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، ۶۵۳ صفحه.
هاشمیان ک. ۱۳۷۷٫ نظریههای شخصیت و ارزیابی آن: اختلالات رفتاری و رواندرمانی. تهران: موسسه فرهنگی – انتشاراتی خیام، ۳۴۶ صفحه.
ساعتچی م. ۱۳۷۴٫ مشاوره و رواندرمانی: نظریهها و راهبردها. تهران: نشر ویرایش، ۶۵۶ صفحه.
کریمی ی. ۱۳۷۵٫ روانشناسی شخصیت. تهران: نشر ویرایش،۲۷۷ صفحه.
کنعانی ک، آقایی الف، عابدی م. ۱۳۸۵٫ هنجاریابی و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه پنج عامل عمده شخصیتی (NEO-PI-R) و بررسی نیمرخ روانی عاملان تصادف با استفاده از این پرسشنامه. پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خوراسگان.
سیاسی ع ا. ۱۳۷۹٫ نظریههای شخصیت یا مکاتب روانشناسی. چاپ هشتم، تهران: انتشارات آگاه،۳۲۰ صفحه.
سیاسی ، علی اکبر ، ( ۱۳۷۴) . نظریه های شخصیت، تهران: انتشارات دانشگاه تهران .
قلی زاده کلان، قرض ا… ( ۱۳۷۶). روان شناسی شخصیت ، تهران: سازمان چاپ و نشر هادی .
مورهر و گریفین. رفتار سازمانی، ( ترجمه: سید مهدی الوانی و غلامرضا معمارزاده ( ۱۳۸۴) . تهران: انتشارات مروارید ، چاپ پنجم .
لغت شخصیت[۱] ریشه در کلمه لاتین پرسونا دارد. این کلمه به نقاب یا ماسکی گفته می شود که در یونان قدیم بازیگران تئاتر به صورت خود می زدند. به مرور، معنای آن گسترده شده و نقشی را که بازیگران ادا می کردند نیز در بر می گرفت. بنابراین مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری ظاهری و اجتماعی است که براساس نقشی که فرد در جامعه بازی می کند، قرار دارد. یعنی در واقع فرد به اجتماع خود، شخصیتی را ارائه می دهد که جامعه براساس آن، او را ارزیابی می کند. در زمان ما و از دیدگاه عامه، همچنان این مفهوم از شخصیت به جای مفهوم کلی آن به کار برده می شود. از این لحاظ شخصیت معادل با شهرت، حیثیت اجتماعی، خصوصیات پسندیده جسمی و روانی، سنگینی و متانت، خوشرویی و بسیاری صفات مطلوب اجتماعی دیگر به کار می رود، چنانچه می گوییم « او آدم با شخصیتی است» (شاملو،۱۳۸۲).
هر فرد دارای بعد روانشناختی به نام « شخصیت » است و این بعد است که تعیین می کند وی در زندگی با موفقیت، شادکامی، نارضایتی و یا حتی شکست در مقابل پدیده های مختلف مواجه خواهد شد یا خیر. با وجود اهمیت فراوان این بعد، هنوز نظری قطعی در مورد ماهیت و نحوه پدید آیی و رشد آن وجود ندارد. به عنوان مثال هیلگارد، شخصیت را ویژگی هایی می داند که فرد را ضمن قادر ساختن به سازگاری با محیط باعث تسهیل تحقق حرمت خود در وی می شود (راس،ترجمه جمالوند،۱۳۷۳).
مفهوم اصلی و اولیه شخصیت، تصویری صوری و اجتماعی که فرد به اجتماع خود ارائه می دهد یا جامعه براساس آن او را ارزیابی می کند می باشد (ساعتچی،۱۳۸۳). شخصیت در اصطلاح عامه معانی متعددی دارد یکی از آن معانی هیبت یا « جزیره» است.از این رو کسی که می تواند نظر و اراده ی خود را به گروهی از افراد تحمیل کند، آدمی با شخصیت به شمار می رود. معنی دیگر شخصیت به طور کلی هر نوع صفت اخلاقی برجسته ای است که سبب امتیاز آدمی می گردد تا آنجا که او را بخصوص با آن صفت می شناسند و به خاطر آن صفت می ستایند. واژه شخصیت در اصطلاح، بلندی مقام را هم می رساند. چنانچه گفته می شود :شخصیت های علمی، شخصیت های مملکتی (سیاسی،۱۳۷۴). در حال حاضر تعریف کلی از شخصیت که مورد قبول همگان باشد، وجود ندارد. بعضی از روان شناسان شخصیت، جنبه های بیوشیمیایی و فیزیولوژیکی کنش انسان را مطالعه می کنند. گروهی از روان شناسان شخصیت، به افراد و رفتار مشهود آن ها توجه می کنند (کریمی،۱۳۸۰). شخصیت کل صفات، خصوصیات و کیفیات فرد است که در او جنبه دائمی داشته و او را از سایرین متمایز می سازد و موجب می شود که فرد با محیط خود ارتباط و سازش برقرار کند (قلی زاده کلان،۱۳۷۶). بنابراین می توان گفت کلمه شخصیت یکی از گمراه ترین کلمه در زمان ما می باشد، وقتی گفته می شود فرد بی شخصیت است، منظور این است که وی دارای نوع خاصی از شخصیت می باشد و یا وقتی گفته می شود شخص، با شخصیت است، منظور این است که فردی محترم، صمیمی و مهربان است (مورهد و گریفن،ترجمه الوانی و همکاران،۱۳۸۴).
کلمه شخصیت در انگلیسی از واژه لاتین پرسونا اقتباس شده است و در اصل اشاره به نقابهایی دارد که توسط هنرپیشههای تئاتر در نمایشهای یونان باستان به صورت زده میشد و درعینحال دربردارندۀ نقش آنان نیز بوده است. گاه کلمۀ شخصیت به منظور توصیف بارزترین ویژگی شخص به کار میرود، مثلاً گفته میشود فلان کس شخصیت پرخاشگر یا خجالتی دارد؛ یعنی ویژگیهایی که یک فرد را از افراد دیگر متمایز میکند (پروین،۲۰۰۱؛ ترجمه: کدیور و جوادی،۱۳۷۹).
روانشناسان مختلف تعاریف گوناگونی از شخصیت ارائه دادهاند که با مرور اجمالی این تعاریف، بیش از پیش با مفهوم شخصیت از لحاظ روانشناسی آشنا میشویم.
[۱] – Personality
۱ – Gardner
۲ – Hale
[۱] Ssalgado
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر