عنوان
تعداد صفحات: ۷۲
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
«تحول شناختی[۱] به تغییرات حاصل در اندیشه و شناخت فرد در طول زندگیاش گفته میشود (سیف، ۱۳۸۶، ص۶۸)». در فرایند تحول شناختی کودک از جنبۀ ذهنی، توانمندیهایی به دست میآورد که بر میزان شناخت او از محیط و چگونگی تعامل با آن، اثر گذاشته و به شکل گیری ساختارهای ذهنی او می انجامد. نظریه پردازان تحول شناختی معتقدند که این تحول شناختی محصول تجربه (تعامل با محیط) است (پریرخ و همکاران،۱۳۹۰؛ منصور و دادستان، ۱۳۷۴).
مراحل تحول شناختی که پیاژه برای انسان قائل است، عبارتند از : حسی-حرکتی (تولد تا دو سالگی) کودکان در این مرحله، از توانایی استفاده از حواس و اعمال خود برای درک جهان پیرامون استفاده میکنند. پیش عملیاتی (از حدود دو تا حدود ۷ سالگی) کودکان در این مرحله هنوز بر عملیات ذهنی تسلط نیافته است و قادر به تفکر عملیاتی یا تفکر منطقی نیستند، عملیات عینی یا محسوس (از حدود هفت تا حدود یازده یا دوازده سالگی) کودکان در این مرحله کاملاً منطقی میاندیشند، اما برحسب امور عینی و محسوس، نه انتزاعی و مجرد، عملیات صوری (از حدود یازده یا دوازده سالگی تا حدود چهارده یا پانزده سالگی) کودک در این مرحله به تدریج توانایی تفکر برحسب امور انتزاعی را کسب میکند و بر قوانین منطق صوری مسلط میشود (السون و هرگنهان، ۲۰۰۹، ترجمۀ سیف، ۱۳۸۹).
واژه های کلیدی: تحول شناختی ، تحول شناختی از دیدگاه پیاژه ، نظریۀ پیاژه
چکیده ۵
مقدمه ۶
مفهوم و ماهیت تحول شناختی از دیدگاه پیاژه ۸
مراحل تحول شناختی از دیدگاه پیاژه ۱۱
۱- مرحلۀ حسی-حرکتی ۱۳
۲- مرحلۀ پیش عملیاتی ۱۷
الف- قابلیتهای تفکر کودک در مرحلۀ پیش عملیاتی ۱۷
ب- محدودیتهای تفکر کودک در مرحلۀ پیش عملیاتی ۲۰
۱- عدم درک مفاهیم نگهداری ذهنی ۲۰
۲- طبقه بندی ۲۷
۳- عملیات منطق عینی یا محسوس ۲۸
۴- عملیات صوری ۳۱
الف- قابلیت های تفکر کودک در مرحلۀ عملیات صوری ۳۳
ب-محدودیت های تفکر صوری یا انتزاعی ۳۵
دلالتها و کاربردهای تربیتی نظریۀ پیاژه ۳۷
انتقادات به نظریۀ پیاژه ۳۸
تحول شناختی از منظر نظریه پردازان نوپیاژه ای ۴۰
الف- نظریۀ پاسکال لیون ۴۲
ب- نظریۀ رابی کیس ۴۴
ج- نظریۀ گریم هالفورد ۴۶
د- نظریۀ کورت فیشر ۴۸
د- نظریۀ آندریس دمتریو ۵۰
نظریۀ تحول شناختی برونر ۵۴
تحول شناختی از دیدگاه ویگوتسکی ۵۶
مفاهیم اساسی نظریۀ ویگوتسکی ۵۸
الف-تحول زبان ۵۸
ب-منطقۀ تقریبی تحول ۶۰
پ-تفکر و زبان ۶۱
منابع ۶۳
۱) سیف، س، کدیور، پ، کرمی نوری، ر و لطف آبادی، ح. (۱۳۸۱). روانشناسی رشد (۱). تهران: سمت.
۲) سیف، ع. (۱۳۸۶). روانشناسی پرورشی نوین: روانشناسی یادگیری و آموزش. تهران: ویرایش.
۳) پریرخ، م، نادری، ر، و آقا محمدیان شعرباف، ح. (۱۳۹۰). کارکردی نو برای وب سایت های کودکان: بستر سازی برای پرورش ویژگی های تفکر عملیات عینی (طبقه بندی، ردیف بندی، نگهداری ذهنی و بازگشت پذیری) از دیدگاه نظریه پیاژه. پژوهشنامه کتابداری و اطلاع رسانی. ۱ (۱): ۱۷۴-۱۵۳٫
۴) رایس، ف. (۱۹۲۲). رشد انسان: روان شناسی از تولد تا مرگ. ترجمۀ مشهید فروغان (۱۳۸۸). تهران: ارجمند.
۵) دورتی جی، س، تریسی، آ. (۱۳۸۰). تحول فکر در کودکان. تهران. روان سنجی.
۶) دادستان، و منصور. (۱۳۷۴). دیدگاه پیاژه در گستره تحول روانی: مراحل تحول آزمون های عملیاتی، تشخیص از کودکی تا بزرگسالی. بعثت.
۷) ال سولسو، ا (۱۳۸۱). روانشناسی شناختی (ترجمۀ فرهاد ماهر). تهران: رشد.
۸) احدی، ح، جمهری، ف. (۱۳۸۲). روان شناسی رشد نوجوانی، بزرگسالی (جوانی، میانسالی، پیری). تهران: پردیس.
۹) ترکاشوند، ج. (۱۳۹۱). بررسی مبانی شناخت شناسی ژان پیاژه و نقد آن. معرفت. ۲۱، ۹۸-۹۱٫
تحول شناختی کلیۀ تغییرات فرایندهای ذهنی همچون تفکر، یادگیری، حافظه، قضاوت، مسأله گشایی، و ارتباط گیری را شامل میشود (رایس، ۱۹۲۲، ترجمۀ فروغان، ۱۳۸۸). از میان مهترین نظریه پردازان حوزۀ تحول شناختی ژان پیاژه[۱]، جروم برونر[۲]و لو ویگوتسکی[۳] شهرت جهانی قابل توجهی دارند. نظریۀ ژان پیاژه یکی از مهمترین نظریههای تحول شناختی است. به طوری که نظریۀ او به عنوان یک نظریۀ برجسته در تحول شناختی شناخته میشود (فلاول[۴]، ۱۹۶۳ به نقل از سیمتوا[۵]، ۲۰۱۰). اگرچه نظریۀ پیاژه به اصطلاح یک نظریۀ قرن بیستمی است، اما به علت دقیق و کارآمد بودنش، هنوز در کانون توجۀ دانشمندان علم روانشناسی قرار دارد (ترکاشوند، ۱۳۹۱). پیاژه بیش از هر نظریهپرداز دیگری در شکلگیری درک ما را از چگونگی تغییرات شناختی نقش داشته است. او با الهام از بررسیهای عمیق خود در رشتۀ زیست شناسی و تلفیق آنها با چگونگی تحول دانش و منطق که از مشاهدۀ مستقیم کودکان به دست آورده است، یکی از جامعترین نظریههای تحول شناختی را ارائه داده است (احدی و جمهری، ۱۳۸۲).
پیاژه برای رسیدن به هدف خود، یعنی بررسی شکلگیری شناخت در انسان، از شیوهای نوین به نام شناخت شناسی تکوینی[۶] استفاده کرد و از طریق جمع آوری اطلاعات دربارۀ رفتارها و اندیشههای کودکان درصد این بود که اعمال و افکار کودکان را شناسایی کند. به سخن دیگر پیاژه میخواست منشاء و چگونگی تکامل دانش بشر از جهان را مطالعه کند، زیرا فرض او این بود که اگر بتواند بفهمد که چگونه دانش در نزد کودکان ساخته میشود آنگاه خواهد فهمید دانش چیست؛ زیرا ساختمان دانش ماهیت آن را نشان میدهد (سیف، ۱۳۸۶، ص ۶۹؛ ترکاشوند، ۱۳۹۱). از این رو، نظریۀ او یک چارچوب مفید برای درک چگونگی تحول و تغییر تفکر کودکان و نوجوانان از مسائل جهان را فراهم کرده است (نایت و ساتون[۷]، ۲۰۰۴). نظریۀ پیاژه اغلب به عنوان یک نظریۀ سازندهگرایی[۸] شناخته میشود (تامسون و همکاران، ۱۹۹۶). بر طبق نظریۀ سازنده گرایی، افراد محیط و تجارب خودشان را درست از دانش و تجربهای که در حال حاضر دارند تفسیر میکنند. بنابراین دانش شخصی فرد تابع تجربیات پیشین، ساختارهای ذهن و عقاید شخصی او می باشد که برای تفسیر اشیاء و وقایع مورد استفاده قرار میگیرد (شیخی فینی، ۱۳۸۱). از این رو پیاژه معتقد است که کودکان همچون دانشمندان به تنهایی در مواد فیزیکی، منطقی و ریاضی جهان شان برای ساخت واقعیت کار می کنند (تادج[۹]، ۱۹۹۳).
بنا بر نظر پیاژه کودک موجودی ذاتاً فعال است که علت اولیۀ اعمال ذهنی اش خودش است. بنابراین هرگونه شناخت در کودک از طریق تعامل فعال او با محیط خارج به وجود می آید. در حقیقت کودک از طریق تعاملی که با محیط برقرار میکند به کندوکاو در محیط میپردازد. او به طور ذاتی میخواهد با چگونگی کار جهان آشنا شود و نیازمند است در تجربههای خود نظم، ساختار و قابلیت پیش بینی بیابد، همین نیاز را پیاژه تعادل مینامد. تعادل، توزان شناختی بین درک جهان هستی و تجارب است (سیف، ۱۳۸۶). بنا به گفتۀ اگن[۱۰] و کاوچاک[۱۱] (۲۰۰۱)، وقتی درک کودک بتواند رویدادهایی را که مشاهده میکند را تبیین نماید، دنیا برای او معنی میدهد و در حالت تعادل قرار میگیرید. برعکس وقتی درک او نتواند رویدادهایی که مشاهده میکند را تبیین کند، عدم تعادل رخ میدهد و بنابراین کودک بر انگیخته میشود تا تبیینهای دیگری را جستجو کند (به نقل از سیف، ۱۳۸۶). برای تعادل یابی[۱۲]، تجارب در الگوهای منسجمی به نام طرحواره[۱۳]سازمان مییابد. فتسکو و مککلور[۱۴] (۲۰۰۵، ص۴۸۱) به “الگوهای سازمان یافته اندیشه و عمل که در تعامل بین انسان و محیط به کار میروند”، طرحواره[۱۵] میگویند. اسلاوین[۱۶] (۲۰۰۶، ص ۱۷۳) نیز طرحوارهها را به صورت «شبکه های ذهنی متشکل از مفاهیم وابسته به فهم که بر اطلاعات تازه تأثیر میگذارند» تعریف کرده است (به نقل از سیف، ۱۳۸۶). طرحواره ها در آغاز جنبۀ عینی و روانی-حرکتی دارند اما در دورههای بعدی تحول، یک شبکۀ بزرگ از دانش پیچیده و در هم آمیختهای را شکل میدهند. به هنگام تولد این طرحوارهها ماهیتی بازتابی دارند، بدین معنا که با توجه به فعالیتهای حرکتی سادهای که ویژگی بازتابی دارند مثل مکیدن، چنگ زدن میتوان به وجود این قبیل طرحوارهها پی برد (وادزورث[۱۷]، ۱۹۸۴، ترجمۀ امین یزدی و صالحی فدری، ۱۳۷۸). به تدریج همگام با تحول کودک، این طرحوارهها تعمیم یافتهتر، متمایزتر و منظم، یگانه و هماهنگ میشوند. تعداد طرحوارههایی که در هر زمان در دسترس ارگانیسم قرار دارد ساخت شناختی او را تشکیل میشود. این ساخت چگونگی تعامل کودک با محیطش را تعیین می کند. در واقع طرحوارههای ارگانسیم تعیین میکند که چه مقدار از محیط را درک کند یا حتی به آن پاسخ دهد. طرحوارهها هیچگاه از تغییر و تحول و نو شدن باز نمیمانند بلکه دائماً به منظور پاسخ به محیط در حال تغییر و نو شدن هستند (السون و هرگنهان، ۲۰۰۵، ترجمۀ سیف، ۱۳۸۶).
[۱]. cognitive development
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر