عنوان
تعداد صفحات: ۶۵
نوع فایل : ورد و قابل ویرایش
اعطای مصونیت کیفری که ریشه در تاریخ دارد یکی از مباحث مهم در حقوق داخلی و بینالمللی به شمار میرود. »مصونیت در لغت به معنای محفوظ ماندن و در امان بودن است و بیانگر وضع مخصوصی است که دارنده آن از تعرض مخصوصی معاف و محفوظ است.« و مصونیت کیفری عبارت است از در امان بودن دارنده این مصونیت از تعقیب کیفری و مجازات نزد محاکم صالح. چنین وضعیتی هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی قابل تصور است. قوانین هر کشوری برخی از مقامات حکومت از جمله مقامات ارشد دولت و نمایندگان ملت را از صلاحیت محاکم عمومی به طور کلی یا در شرایط خاص مصون میدارند و یا تشریفات خاصی را برای رسیدگی به جرایم آنها لازمالرعایه میشناسند. هدف از اعطای چنین مصونیتی تضمین انجام صحیح وظایف این افراد میباشد. از سوی دیگر در عرصه بینالمللی نیز اعطای مصونیت کیفری یکی از لوازم مهم در پیشبرد و گسترش روابط میان کشورها میباشد. بنابراین رئیس کشور یا دولت، وزیر امور خارجه و مأموران دیپلماتیک و کنسولی به عنوان نمایندگان کشور در زمینه روابط بینالمللی از چنین مصونیتی برخوردار میگردند.
از اوایل قرن بیستم اندیشه تشکیل محکمهای بینالمللی جهت محاکمه و مجازات مرتکبین جنایات عمده بینالمللی به وجود آمد. هرچند در اولین گام، محاکمه ویلهلم دوم ناکام ماند اما پس از جنگ جهانی دوم بود که با تشکیل محاکم نورنبرگ و توکیو توسط متفقین، اولین گام جهت محاکمه مرتکبین چنین جنایاتی برداشته شد. پس از آن نیز اندیشه تشکیل یک نهاد بینالمللی با صلاحیت گسترده همواره وجود داشت اما توفیقی در این زمینه حاصل نشد. پس از پایان دوران موسوم به جنگ سرد بود که فجایع رخ داده در یوگوسلاوی و روآندا باعث شد تا جای خالی چنین محکمهای بیش از پیش احساس شود. هرچند شورای امنیت در راستای انجام وظیفه خویش در جهت حفظ و اعاده صلح و امنیت بینالمللی محاکمی را برای رسیدگی به این فجایع تشکیل داد اما در نهایت در اوایل قرن ۲۱ بود که کنفرانس دیپلماتیک رم منجر به تشکیل دیوان کیفری بینالمللی گردید و این آرزوی دیرین تحقق یافت.
مقاله حاضر در دو فصل که در فصل اول جهت تبیین رژیم حقوقی مصونیت مقامات دولتها نزد محاکم داخلی سایر کشورها به اتهام ارتکاب جنایات بینالمللی، ابتدا به مسئله تعهد کشورها در زمینه تعقیب مرتکبین این جنایات و لزوم مبارزه با بیکیفری این افراد پرداخته میشود و سپس مبانی اعطای مصونیت کیفری به مقامات دولتها از منظر قابلیت استناد در موارد جنایات بینالمللی نزد محاکم داخلی کشورها بررسی میگردد.
در فصل دوم ضمن مطالعه قواعد مربوط به مصونیت مقامات دولتها نزد این محاکم بینالمللی، مبانی و توجیهات اعطا یا عدم اعطای مصونیت به این مقامات نزد محاکم کیفری بینالمللی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
واژه های کلیدی: مصونیت کیفری ، حقوق بین الملل ، مصونیت
چکیده ۶
مقدمه ۸
فصل اول: مصونیت جنایتکاران بینالمللی از تعقیب در برابر محاکم ملی: قابلیت استناد و قلمرو آن ۱۱
مبحث اول: جنایات موضوع اهتمام جدی جامعه بینالمللی و ضرورت مبارزه با بیکیفری ۱۱
گفتار اول: مقررات حقوق بینالملل در زمینه تعهد دولتها نسبت به مقابله با جنایات بینالمللی،تعقیب و مجازات آنها ۱۲
الف) جنایات بینالمللی ۱۲
ب) مبانی صلاحیت دولت در رسیدگی به جنایات بین المللی ۱۳
ج) مبانی اعطای صلاحیت جهانی ۱۴
د) تعهد به مقابله با جنایات بینالمللی ۱۶
گفتار دوم: ضرورت مبارزه با بی کیفری و تقابل آن با مقوله مصونیت ۱۹
الف) مبارزه جامعه بینالمللی با بیکیفری ۱۹
ب) بیکیفری و مصونیت ۲۱
مبحث دوم: اصل تساوی حاکمیتها و قابلیت استناد به آن برای مصونیت از تعقیب ۲۲
در جنایات بینالمللی نزد محاکم ملی ۲۲
گفتار اول: اعمال انجام شده در مقام انجام وظایف رسمی ۲۲
الف) مصونیت دولت و مقامات دولتها ۲۳
ب) دعوای الادسانی علیه دولت کویت ۲۴
گفتار دوم: تعقیب در زمان تصدی مقام ۲۵
گفتار سوم: تعقیب پس از زمان تصدی مقام ۲۷
مبحث سوم: ضرورت حسن انجام وظیفه نمایندگی دولت به عنوان مانع تعقیب نزد محاکم ملی در جنایات بینالمللی ۲۹
گفتار اول: محدودیت استناد بر این مبنا به زمان تصدی مقام ۲۹
گفتار دوم: بررسی رأی مجلس اعیان انگلستان در قضیه پینوشه ۳۲
الف) رسیدگی دیوان عالی انگلستان ۳۲
ب) رسیدگی مجلس اعیان انگلستان ۳۳
ج) رسیدگی مجدد مجلس اعیان انگلستان ۳۴
د) نتایج رسیدگیهای مجلس اعیان ۳۵
فصل دوم: استناد به مصونیت در جنایات بینالمللی نزد محاکم بینالمللی ۳۷
مبحث اول: محاکم تشکیل شده بعد از جنگ جهانی دوم و بحث مصونیت ۳۷
گفتار اول: مقررات منشور نورنبرگ و توکیو ۳۸
الف) دادگاه نظامی نورنبرگ ۳۸
ب) دادگاه نظامی توکیو ۳۹
گفتار دوم: امکان توجیه عدم مصونیت مقامات دولتهای مغلوب نزد محاکم نورنبرگ و توکیو ۴۰
مبحث دوم: محاکم تشکیل شده به موجب قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد ۴۳
و مصونیت مقامات دولتها ۴۳
گفتار اول: مقررات اساسنامه دادگاه یوگوسلاوی سابق و دادگاه روآندا ۴۴
الف) مقررات اساسنامه دادگاه در زمینه مسئولیت و مصونیت ۴۴
ب) دادگاه روآندا و مسئله مصونیت ۴۵
گفتار دوم: توجیه عدم مصونیت مقامات دولتها نزد محاکم تشکیل شده به موجب ۴۶
قطعنامه شورای امنیت ۴۶
مبحث سوم: دیوان کیفری بینالمللی و امکان استناد به قاعده مصونیت کیفری ۴۹
در جنایات بینالمللی ۴۹
گفتار اول: استناد به مصونیت کیفری توسط مقامات دولتهای عضو دیوان کیفری بینالمللی ۵۰
الف) اساسنامه دیوان و مسئله مصونیت ۵۰
ب) تعهد اعضا به همکاری با دیوان بین المللی کیفری ۵۱
ج) مبانی مصونیت کیفری و عدم مصونیت نزد دیوان ۵۲
گفتار دوم: استناد به مصونیت کیفری در موارد ارجاع شورای امنیت ۵۳
الف) رابطه دیوان و شورای امنیت سازمان ملل ۵۳
ب) مصونیت در موارد ارجاع شورای امنیت سازمان ملل ۵۴
ج) تعهد کشورها در موارد ارجاع شورای امنیت سازمان ملل ۵۴
د) پرونده عمرالبشیر در دیوان بینالمللی کیفری ۵۵
ه) پرونده معمر قذافی نزد دیوان بینالمللی کیفری ۵۶
گفتار سوم: استناد به مصونیت کیفری توسط مقامات دولتهای غیر عضو ۵۷
در غیر مورد ارجاع شورای امنیت ۵۷
نتیجهگیری ۵۹
منابع ۶۲
جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، چاپ هفدهم، ۱۳۸۶
خانلریالمشیری، علی، مصونیت کیفری بینالمللی، انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۸
کیتی شیایزری، کریانگ ساک، حقوق بینالمللی کیفری، ترجمه بهنام یوسفیان و محمد اسماعیلی، انتشارات سمت، چاپ اول، ۱۳۸۳
کسسه، آنتونیو، حقوق کیفری بینالمللی، ترجمه حسین پیران و همکاران،انتشارات جنگل، چاپ اول، ۱۳۸۷
میرمحمدصادقی، حسین، حقوق جزای بینالملل، نشر میزان، چاپ دوم، ۱۳۸۶
حامد، سهیلا، صلاحیت جهانی، انتشارات جهاد دانشگاهی، چاپ اول، ۱۳۸۴
مسئولیت بینالمللی دولت (متن و شرح مواد کمیسیون حقوق بینالملل) ، ترجمه علیرضا ابراهیم گل، موسسه مطالعات و پژوهشهای حقوقی شهر دانش، چاپ دوم، ۱۳۸۹
فیوضی، رضا، دادگاه نظامی نورنبرگ پس از ۴۰ سال، مجله حقوقی، شماره ۹، ۱۳۶۷
تی.کامینگا، منو، اعمال صلاحیت جهانی در رابطه با جرایم سنگین حقوق بشری، ترجمه محمد جواد شریعت باقری، مجله حقوقی، شماره ۲۸، ۱۳۸۲
میرمحمدی، معصومه سادات، تاثیر تصویب اساسنامه دیوان بینالمللی کیفری بر جرمانگاری جنایات بینالمللی در قوانین داخلی دولتها و اعمال صلاحیت جهانی از سوی آنها، مجله حقوقی بینالمللی، شماره ۴۱، ۱۳۸۹
اعطای مصونیت کیفری[۱] که ریشه در تاریخ دارد یکی از مباحث مهم در حقوق داخلی و بینالمللی به شمار میرود. »مصونیت در لغت به معنای محفوظ ماندن و در امان بودن است و بیانگر وضع مخصوصی است که دارنده آن از تعرض مخصوصی معاف و محفوظ است.«[۲] و مصونیت کیفری عبارت است از در امان بودن دارنده این مصونیت از تعقیب کیفری و مجازات نزد محاکم صالح. چنین وضعیتی هم در سطح ملی و هم در سطح بینالمللی قابل تصور است. قوانین هر کشوری برخی از مقامات حکومت از جمله مقامات ارشد دولت و نمایندگان ملت را از صلاحیت محاکم عمومی به طور کلی یا در شرایط خاص مصون میدارند و یا تشریفات خاصی را برای رسیدگی به جرایم آنها لازمالرعایه میشناسند. هدف از اعطای چنین مصونیتی تضمین انجام صحیح وظایف این افراد میباشد. از سوی دیگر در عرصه بینالمللی نیز اعطای مصونیت کیفری یکی از لوازم مهم در پیشبرد و گسترش روابط میان کشورها میباشد. بنابراین رئیس کشور یا دولت، وزیر امور خارجه و مأموران دیپلماتیک و کنسولی به عنوان نمایندگان کشور در زمینه روابط بینالمللی از چنین مصونیتی برخوردار میگردند.
واقعیت آن است که دولتها تمایلی به محدودیت حاکمیت خویش ندارند. اعمال صلاحیت قضایی، از جمله صلاحیت کیفری در قلمرو سرزمینی، از مظاهر حاکمیت دولت به شمار میرود و اعطای مصونیت کیفری به مقامات دولتی سایر کشورها محدودیتی بر اصل حاکمیت کشور است. در حقیقت تنظیم روابط میان کشورها در عرصه بینالمللی ضرورتی است که موجب گذار از اصل حاکمیت مطلق به حاکمیت نسبی گردیده است.
اعطای مصونیت کیفری ریشه در تاریخ دارد. مصونیت مقامات دولتی و مأموران دیپلماتیک و کنسولی از اصل تساوی حاکمیتها ناشی شده است. به این معنی که هیچ دولتی حق ندارد تا صلاحیت قضایی خویش را بر یک دولت دارای حاکمیت دیگر اعمال نماید. با گسترش روابط تجاری میان کشورها و سوء استفاده از قواعد مصونیت در این روابط، دکترین مصونیت محدود مطرح شد. بر مبنای این نظریه مصونیتهای اعطا شده به مقامات دولتها با محدودیت مواجه شده و برخی اعمال از جمله مبادلات تجاری و بازرگانی را شامل نمیشد. چنین منطقی مبتنی بر نظریه حاکمیت نسبی بود. در نتیجه، گذر زمان موجب شد تا دولتها با پی بردن به ضرورت روابط بینالمللی خویش بخشی از حاکمیت خود را به نفع روابط بینالمللی محدود نمایند و بر همین اساس محدودیتهایی نیز بر اصل مصونیت مطلق وارد شد.
با آغاز قرن بیستم تحولات شگرفی در زمینه مصونیت مقامات دولتها به وجود آمد. از جمله میتوان به انعقاد معاهده صلح ورسای[۳] (۱۹۱۹) پس از پایان جنگ جهانی اول اشاره کرد که محاکمه ویلهلم دوم، امپراطور آلمان را به جرم انجام اعمال خلاف اخلاق بینالمللی و جرایم جنگ پیشبینی نمود که به طور ضمنی عدم مصونیت یک رئیس کشور را در قبال ارتکاب جنایات بینالمللی نشان میدهد. چنین رویهای پس از جنگ جهانی دوم نیز ادامه داشت. تشکیل محاکم بینالمللی نورنبرگ و توکیو برای رسیدگی به جرایم جنایتکاران جنگ جهانی دوم و همچنین پس از جنگ سرد تشکیل دو دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگوسلاوی سابق و رواندا نشان دهنده اراده جامعه جهانی در مجازات مرتکبین جنایات شدید بینالمللی و محدود نمودن مصونیت مقامات دولتها بود. این واقعیت که مرتکبین جنایات بینالمللی در سایه برخورداری از مصونیتهای سیاسی از محاکمه و مجازات معاف خواهند شد موجب توجه جامعه جهانی به مسئله مصونیت مقامات دولتی گشت. زیرا از یک سو اصل تساوی حاکمیتها و لزوم انجام صحیح وظایف نمایندگی، برخورداری مقامات و مأموران دولت از مصونیت کیفری بینالمللی را توجیه میکند اما از سوی دیگر وقوع جنایات بینالمللی و بیم در امان ماندن مرتکبین این جرایم در سایه مصونیتهای سیاسی و در نتیجه، بروز بیکیفری، باعث تردید در زمینه محدوده چنین مصونیتهایی شده است. به همین دلیل است که مسئولیت کیفری بینالمللی و در برابر آن قواعد متضمن مصونیت کیفری بینالمللی از مباحث مهم در حقوق بینالملل به شمار میرود.
پیش از این عنوان شد که قواعد ناشی از حقوق بینالملل عرفی یا قراردادی موجب برخورداری برخی مقامات دولتها از مصونیت در قبال صلاحیت کیفری محاکم سایر کشورها گردیده است. مباحث اشاره شده جرایم عادی ارتکاب یافته توسط افراد را در بر میگیرد. اما پس از توجه جامعه بینالمللی به مقوله جنایات بینالمللی و لزوم پیگرد مرتکبین این جنایات، مسئله مسئولیت کیفری بینالمللی به وجود آمد که بر اساس آن افرادی که مرتکب چنین جنایاتی شوند از نظر حقوق بینالملل مسئولیت کیفری داشته و نزد محاکم صالح قابل پیگرد میباشند. به دلیل ویژگیهای خاص این گونه جرایم، حقوق بینالملل، رژیم حقوقی خاصی را در زمینه پیگرد و محاکمه مرتکبین این جنایات نزد محاکم داخلی کشورها در پیش گرفته است که تا حدی با رژیم مصونیت در زمینه جرایم عادی متفاوت میباشد.
در این فصل جهت تبیین رژیم حقوقی مصونیت مقامات دولتها نزد محاکم داخلی سایر کشورها به اتهام ارتکاب جنایات بینالمللی، ابتدا به مسئله تعهد کشورها در زمینه تعقیب مرتکبین این جنایات و لزوم مبارزه با بیکیفری این افراد پرداخته میشود و سپس مبانی اعطای مصونیت کیفری به مقامات دولتها از منظر قابلیت استناد در موارد جنایات بینالمللی نزد محاکم داخلی کشورها بررسی میگردد.
[۱]. Criminal Immunity
.[۲] جعفری لنگرودی، محمد جعفر، ترمینولوژی حقوق، کتابخانه گنج دانش، چاپ هفدهم، ۱۳۸۶، صفحه ۶۵۷
[۳]. Treaty of Versailles
جهت دریافت و خرید متن کامل مقاله و تحقیق و پایان نامه مربوطه بر روی گزینه خرید انتهای هر تحقیق و پروژه کلیک نمائید و پس از وارد نمودن مشخصات خود به درگاه بانک متصل شده که از طریق کلیه کارت های عضو شتاب قادر به پرداخت می باشید و بلافاصله بعد از پرداخت آنلاین به صورت خودکار لینک دنلود مقاله و پایان نامه مربوطه فعال گردیده که قادر به دنلود فایل کامل آن می باشد .
ارسال نظر